جمله پند آموز
نوای کاروان
کارون واژهای فارسی میباشد که در زبانهای دیگر هم به همین نام و مفهوم به کار
برده میشود. کاروان در قدیم به گروهی از مردم که با تعداد زیادی اسب و خر و
قاطر به قصد سفر تجاری و زیارتی عازم مقصدی طولانی می شدند کاروان می گفتندبه
عبارت دیگر دستهای از مسافران که معمولان با قصد تجارت باهم سفر میکنند.
کاروان معمولان در مناطق بیابانی به خصوص در جاده ابریشم برای ایمن ماندن از
راهزنان، گروهی حرکت میکردهاند.
کاروان، در معانی و مقاصد استعارهای عرفانی و... در ادبیات فارسی کاربردهایی، به ویژه در شعر دارد. همچنین کاروان ممکن است به موارد ذیل اشاره کند :
کاروان (خودرو) خودرویی به نام «سایپا کاروان»
کاروان (انتشارات) انتشارات کاروان در ایران
کاروان یکی از خودروهای شرکت سایپا است.
انتشارات کاروان به سال ۱۳۷۶ با مدیریت آرش حجازی، نویسنده و مترجم ایرانی، تأسیس شد. کاروان ناشر انحصاری همهٔ کتابهای پائولو کوئلیو در ایران و به زبان فارسی است.
انتشارات کاروان، ناشری خصوصی است که در سال ۱۳۷۶ در تهران تأسیس شد.
این انتشارات کتابهای متعددی در زمینههای علوم انسانی، ادبیات داستانی (رمان، داستان کوتاه)، شعر، مطالعات زنان، کتابهای نوجوانان، اساطیر و افسانهها، کتابهای مرجع، حکمت و عرفان، کتابهای جیبی، فلسفه و روانشناسی منتشر کردهاست. انتشارات کاروان ناشر رسمی پائولو کوئلیو، نویسندهٔ صاحب نام برزیلی در ایران است.
انتشارات کاروان از سال ۱۳۸۱، جایزه ادبی یلدا را بنیانگاری کرد و تا کنون چهار دوره از این جایزه را اهدا کردهاست.
انتشارات کاروان از سال ۱۳۸۳، ماهنامه جشن کتاب را منتشر کردهاست. جشن کتاب به داستان کوتاه، اطلاعات عمومی و معرفی و بررسی کتاب میپردازد.
نوا ممکن است به یکی از موارد زیر اطلاق شود:
نوا یا ترانه
دستگاه نوا، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی
نوا (آلبوم موسیقی) نوا مرکبخوانی، از آلبومهای محمدرضا شجریان
نوا (آمل)، از روستاهای شهرستان آمل
دانشگاه نوا ساوتایسترن در فلوریدا
تَرانهنامی دخترانه به معنی شعر و آهنگی که خوانندهآن را تحت قواعد موسیقیایی اجرا کرده باشد گفته میشود. به تعبیر دیگر هر شعری که قابلیت موسیقیایی داشته باشد را میتوان ترانه دانست.
در دوران معاصر، قافیهدار بودن و سازگار بودن شعر با عروض دیگر از پیششرطهای ترانه بودن یک شعر نیست.[۱]
درونمایهٔ ترانهها معمولاً تودهای و عامیانه و احساسی است. فراق، غربت، عشق و محبت، دشمنی، دادخواهی، مبارزه با ظلم و ستم، آموزش و ... از موضوعات اصلی ترانهها هستند.در ابتدای دورهٔ معاصر اکثر ترانههای فارسی تغزل به سبک عراقی بوده و به پیروی از بزرگان این سبک مانند حافظ و سعدی سروده شدهاست. از آنجا که تنها سبک موجود آن روزگار موسیقی ردیفی و دستگاهی بود، تا سالها در زبان و قالب ترانه تغییر جدی پدید نیامد.
در سالهای آغازین دههٔ پنجاه، با آغاز موج نوی ترانه یا همان ترانهٔ نوین و تولد موسیقی پاپ در ایران، زبان به فراخور موسیقی دچار شکستگی شد و به واقع به زبان گفتاری مردم کوچه و بازار نزدیک شد. ترانه از آن پس از تعاریف قالبهای کلاسیک بیرون آمد و در حقیقت تعریف آن دیگرگون شد. از آن تاریخ تا امروز تغییر بنیادین به مثابهٔ آنچه در دههٔ ۵۰ اتفاق افتاد، در ترانه رخ ندادهاست. ولی شاهد فراز و نشیبهای بسیاری به فراخور تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در آن بودهایم.
واژةٔ ترانه در قدیم در معنای رباعی بهکار میرفت. در معنی دیگری در قدیم به هر تصنیفی که سه گوشه داشته باشد ترانه گفته میشد. در قدیم همچنین واژهٔ ترانه را گاه در معناهای سرود، نوا و نغمه بهکار میبردند.
استخوان بندی یک ترانه شامل چندین بخش میشود که این بخشها در جایی به هم وابستهاند یا اصولا مستقل از هم هستند:
۱: وزن مناسب
۲: طرح اصلی (موضوع ترانه)
اصلیترین تقسیم بندی طرح اصلی عبارست از:
عشق
اجتماع
آمیزهای از هر دو
۳: شخص (طرز بیان)
که منظور از آن طرز بیان موضوع ترانهاست و به دو شکل اول شخص و سوم شخص در ترانه جریان دارد و در مواردی تلفیقی از این دو.
۴: زبان سرایش
که میتواند زبان گفتاری باشد یا زبان معیار نوشتاری.
بعضی به اشتباه ترانه را معادل شعر می دانند. حال آنکه شعر چه در قالب شعر کلاسیک و چه در قالب شعر آزاد یک اتفاق ادبی صرف است که احساسی را با کمک کلمات و خیال پردازی به خواننده منتقل میکند که در هر دو سبک کلاسیک و آزاد مقتضیات و قواعد خاص خود را دارد.اما ترانه سروده ای است که به هدف هم آغوش شدن با موسیقی نوشته می شود. این نوشته باید بتواند برای قالب موسیقایی مدّ نظر سراینده یا آنچه با هماهنگی آهنگساز تعیین می شود، کارکرد مناسبی داشته باشد. شعر می تواند به عنوان ترانه هم استفاده شود( مانند شعرهای حافظ در موسیقی سنتی) اما ترانه محدود به شعر نیست. در ترانه الزامی به رعایت پارامترهای شعری نیست و مهم این است که ترانه بتواند با موسیقی مورد نظر یک ترکیب دلنشین ایجاد کند. به این ترانه توجه کنید: گل گندم مال من/ هر چی که دارم مال تو-- یه وجب خاک مال من / هر چی می کارم مال تو یا این ترانه: باز ای الهه ناز/ با غم من بساز-- کاین غم جانگداز/ برود زبرم و ترانههای دیگری که ماندگار شده اند. خود متن ترانه از ارزشی ادبی متفاوت از شعر برخوردار است. ترانه راوی إحساس صرف ترانه سرا ولی شعر حاوی نتیجه گیری های عقلی شاعر است. ترانهها به خصوص در کارهای جدید مانند رپ یا راک و کارهای مدرن دیگر حتی از اول تا آخر یک ترانه می تواند با تغییر ریتم و وزن همراه باشد یا حتی در مواقعی بدون وزن باشد و یا هر نوآوری که ترانه سرا و آهنگ ساز برایش در نظر بگیرند مهم این است که مجموعه کار یک اثرِ قابل قبول از آب در بیاید. به این ترانه توجه کنید (از محسن نامجو):
یک روز به شیدایی...در زلف تو آویزم خود را چو فرو ریزم...با خاک درآمیزم و گرنه من همان خاکم که هستم
یک روز سر زلف بلوندت چینم بهر دل مسکینم اینم...جگرم...اینم...اینم یک روز که باشم مست...لایعقل و ترد و سست یک روز ارس گردم...اطراف تو را گردم کشتیی شوم جاری....از خاک برآرم تو...بر آب نشانم تو دور از همه بیزاری دریای خزر گردم...خواهی تو اگر جونم محصول هنر گردم...خواهی تو اگر جونم یک روز بصر گردم...یک روز نظر گردم پانصد سر سردرگم...ای وای
حبل المتین گیست...جمعاً به تو آویزیم لاتفرقو و اعتصموا واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا
این ترانه از تمام قواعد شعری کلاسیک گریزان است و سروده ای آهنگین است مناسب آنچه نامجو در نظر داشته اجرا کند. در مجموع باید گفت ترانه با وجود بهره بردن از زیباییهای ادبی باید در قالب موسیقایی ارزیابی گردد نه در قالب ادبی محض!! [۷]
رشید کاکاوند معتقد است ترانه خوب ترانهای است که[۸]:
خودش را با شعر اشتباه نگیرد. در ترانه ۲ عامل مهم است که آن را از خلوت شاعرانه، شخصی و خاص شاعر ممتاز میکند. اول، موسیقی. یک ملودی با همه شاخصههایی که کلام برای موسیقی باید داشته باشد، آواهای کلام، عبارتبندیهای منطبق بر جملههای موسیقی، توجه به ظرفیتهای قابل توجهی که واجها و مصوتهای بلند دارند، نحو و ساختار دستوری که در بستر موسیقی رسایی و سلامت خودش را از دست ندهد. دوم، مخاطب. در ترانه موضوع مهم برقراری سریع ارتباط با مخاطب است. در ترانه اگر لایه پنهان معنایی یا عنصر زیباییشناسی ویژهای هست پشت مفاهیم و زبان ساده قرار میگیرد که بعد با تکرار دریافت میشود. ولی با یک بار شنیدن معانی، روابط، جذابیتهای موسیقایی و نیز تخیل کلام باید منتقل شود. پس در یک کلام یک ترانه خوب، هم چفت موسیقی مناسبش میشود و هم ارتباط سالم و موثری با مخاطب برقرار میکند. اندیشه، عاطفه، تخیل و بقیه عناصر شعری در حد متعادل و متناسب در یک ترانه خوب وجود دارند. هر موسیقی،ترانه خودش را میطلبد و این ترانه، خود را با ریتم و ملودی تطبیق میدهد.
دستگاه نوا نام یکی از هفت دستگاه موسیقی سنتی ایرانی است.
دستگاههای موسیقی ایرانی ن • ب • و
دستگاه شور
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه سه گاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه نوا
راست پنجگاه
این دستگاه در گذشته جزئی از دستگاه شور بوده است. دستگاه نوا را آوازی در حد اعتدال که آهنگی ملایم و متوسط، نه زیاد شاد و نه زیاد حزنانگیز دارد، میشناسند. نوا یک از دستگاههایی است که به ندرت توسط اساتید اجرا میشود و آوازخوانان جوان بیشتر به سمت شور و متعلقات آن (به علت سادگی و روانتر بودن) تمایل دارند. بسیاری از اساتیدی هم که این دستگاه را اجرا کردهاند، آن اثر تبدیل به یکی از ماندگارترین آثار آنان شده است. مانند چهره به چهره محمدرضا لطفی، نینوا حسین علیزاده، نوا و مرکب خوانی شجریان و دود عود پرویز مشکاتیان. هر چند که بعضی از اساتید مثل علینقی وزیری و روحالله خالقی، نوا را مشتق از شور شناختهاند، اما این دستگاه دارای تفاوت در نت شاهد و ایست و همچنین شخصیت مستقل آوازی با شور و مشتقات آن میباشد.
طبق نظر عرفانی مجید کیانی در باره ی موسیقی ایرانی ، " نوا " سرانجام نیایش زندگی و انسان است. سرانجام آهنگ روشنایی روز که به تاریکی و نیستی می رسد، فقر وفنا است، نوید شبی تازه را می دهد که سرانجام تولدی است تازه و آن تکرار مدار که همان ابتدای آن " شور" است. (مقام فنا در وادی های هفت گانه ی عشق)
کاروان، در معانی و مقاصد استعارهای عرفانی و... در ادبیات فارسی کاربردهایی، به ویژه در شعر دارد. همچنین کاروان ممکن است به موارد ذیل اشاره کند :
کاروان (خودرو) خودرویی به نام «سایپا کاروان»
کاروان (انتشارات) انتشارات کاروان در ایران
کاروان یکی از خودروهای شرکت سایپا است.
انتشارات کاروان به سال ۱۳۷۶ با مدیریت آرش حجازی، نویسنده و مترجم ایرانی، تأسیس شد. کاروان ناشر انحصاری همهٔ کتابهای پائولو کوئلیو در ایران و به زبان فارسی است.
انتشارات کاروان، ناشری خصوصی است که در سال ۱۳۷۶ در تهران تأسیس شد.
این انتشارات کتابهای متعددی در زمینههای علوم انسانی، ادبیات داستانی (رمان، داستان کوتاه)، شعر، مطالعات زنان، کتابهای نوجوانان، اساطیر و افسانهها، کتابهای مرجع، حکمت و عرفان، کتابهای جیبی، فلسفه و روانشناسی منتشر کردهاست. انتشارات کاروان ناشر رسمی پائولو کوئلیو، نویسندهٔ صاحب نام برزیلی در ایران است.
انتشارات کاروان از سال ۱۳۸۱، جایزه ادبی یلدا را بنیانگاری کرد و تا کنون چهار دوره از این جایزه را اهدا کردهاست.
انتشارات کاروان از سال ۱۳۸۳، ماهنامه جشن کتاب را منتشر کردهاست. جشن کتاب به داستان کوتاه، اطلاعات عمومی و معرفی و بررسی کتاب میپردازد.
نوا ممکن است به یکی از موارد زیر اطلاق شود:
نوا یا ترانه
دستگاه نوا، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی
نوا (آلبوم موسیقی) نوا مرکبخوانی، از آلبومهای محمدرضا شجریان
نوا (آمل)، از روستاهای شهرستان آمل
دانشگاه نوا ساوتایسترن در فلوریدا
تَرانهنامی دخترانه به معنی شعر و آهنگی که خوانندهآن را تحت قواعد موسیقیایی اجرا کرده باشد گفته میشود. به تعبیر دیگر هر شعری که قابلیت موسیقیایی داشته باشد را میتوان ترانه دانست.
در دوران معاصر، قافیهدار بودن و سازگار بودن شعر با عروض دیگر از پیششرطهای ترانه بودن یک شعر نیست.[۱]
درونمایهٔ ترانهها معمولاً تودهای و عامیانه و احساسی است. فراق، غربت، عشق و محبت، دشمنی، دادخواهی، مبارزه با ظلم و ستم، آموزش و ... از موضوعات اصلی ترانهها هستند.در ابتدای دورهٔ معاصر اکثر ترانههای فارسی تغزل به سبک عراقی بوده و به پیروی از بزرگان این سبک مانند حافظ و سعدی سروده شدهاست. از آنجا که تنها سبک موجود آن روزگار موسیقی ردیفی و دستگاهی بود، تا سالها در زبان و قالب ترانه تغییر جدی پدید نیامد.
در سالهای آغازین دههٔ پنجاه، با آغاز موج نوی ترانه یا همان ترانهٔ نوین و تولد موسیقی پاپ در ایران، زبان به فراخور موسیقی دچار شکستگی شد و به واقع به زبان گفتاری مردم کوچه و بازار نزدیک شد. ترانه از آن پس از تعاریف قالبهای کلاسیک بیرون آمد و در حقیقت تعریف آن دیگرگون شد. از آن تاریخ تا امروز تغییر بنیادین به مثابهٔ آنچه در دههٔ ۵۰ اتفاق افتاد، در ترانه رخ ندادهاست. ولی شاهد فراز و نشیبهای بسیاری به فراخور تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در آن بودهایم.
واژةٔ ترانه در قدیم در معنای رباعی بهکار میرفت. در معنی دیگری در قدیم به هر تصنیفی که سه گوشه داشته باشد ترانه گفته میشد. در قدیم همچنین واژهٔ ترانه را گاه در معناهای سرود، نوا و نغمه بهکار میبردند.
استخوان بندی یک ترانه شامل چندین بخش میشود که این بخشها در جایی به هم وابستهاند یا اصولا مستقل از هم هستند:
۱: وزن مناسب
۲: طرح اصلی (موضوع ترانه)
اصلیترین تقسیم بندی طرح اصلی عبارست از:
عشق
اجتماع
آمیزهای از هر دو
۳: شخص (طرز بیان)
که منظور از آن طرز بیان موضوع ترانهاست و به دو شکل اول شخص و سوم شخص در ترانه جریان دارد و در مواردی تلفیقی از این دو.
۴: زبان سرایش
که میتواند زبان گفتاری باشد یا زبان معیار نوشتاری.
بعضی به اشتباه ترانه را معادل شعر می دانند. حال آنکه شعر چه در قالب شعر کلاسیک و چه در قالب شعر آزاد یک اتفاق ادبی صرف است که احساسی را با کمک کلمات و خیال پردازی به خواننده منتقل میکند که در هر دو سبک کلاسیک و آزاد مقتضیات و قواعد خاص خود را دارد.اما ترانه سروده ای است که به هدف هم آغوش شدن با موسیقی نوشته می شود. این نوشته باید بتواند برای قالب موسیقایی مدّ نظر سراینده یا آنچه با هماهنگی آهنگساز تعیین می شود، کارکرد مناسبی داشته باشد. شعر می تواند به عنوان ترانه هم استفاده شود( مانند شعرهای حافظ در موسیقی سنتی) اما ترانه محدود به شعر نیست. در ترانه الزامی به رعایت پارامترهای شعری نیست و مهم این است که ترانه بتواند با موسیقی مورد نظر یک ترکیب دلنشین ایجاد کند. به این ترانه توجه کنید: گل گندم مال من/ هر چی که دارم مال تو-- یه وجب خاک مال من / هر چی می کارم مال تو یا این ترانه: باز ای الهه ناز/ با غم من بساز-- کاین غم جانگداز/ برود زبرم و ترانههای دیگری که ماندگار شده اند. خود متن ترانه از ارزشی ادبی متفاوت از شعر برخوردار است. ترانه راوی إحساس صرف ترانه سرا ولی شعر حاوی نتیجه گیری های عقلی شاعر است. ترانهها به خصوص در کارهای جدید مانند رپ یا راک و کارهای مدرن دیگر حتی از اول تا آخر یک ترانه می تواند با تغییر ریتم و وزن همراه باشد یا حتی در مواقعی بدون وزن باشد و یا هر نوآوری که ترانه سرا و آهنگ ساز برایش در نظر بگیرند مهم این است که مجموعه کار یک اثرِ قابل قبول از آب در بیاید. به این ترانه توجه کنید (از محسن نامجو):
یک روز به شیدایی...در زلف تو آویزم خود را چو فرو ریزم...با خاک درآمیزم و گرنه من همان خاکم که هستم
یک روز سر زلف بلوندت چینم بهر دل مسکینم اینم...جگرم...اینم...اینم یک روز که باشم مست...لایعقل و ترد و سست یک روز ارس گردم...اطراف تو را گردم کشتیی شوم جاری....از خاک برآرم تو...بر آب نشانم تو دور از همه بیزاری دریای خزر گردم...خواهی تو اگر جونم محصول هنر گردم...خواهی تو اگر جونم یک روز بصر گردم...یک روز نظر گردم پانصد سر سردرگم...ای وای
حبل المتین گیست...جمعاً به تو آویزیم لاتفرقو و اعتصموا واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا
این ترانه از تمام قواعد شعری کلاسیک گریزان است و سروده ای آهنگین است مناسب آنچه نامجو در نظر داشته اجرا کند. در مجموع باید گفت ترانه با وجود بهره بردن از زیباییهای ادبی باید در قالب موسیقایی ارزیابی گردد نه در قالب ادبی محض!! [۷]
رشید کاکاوند معتقد است ترانه خوب ترانهای است که[۸]:
خودش را با شعر اشتباه نگیرد. در ترانه ۲ عامل مهم است که آن را از خلوت شاعرانه، شخصی و خاص شاعر ممتاز میکند. اول، موسیقی. یک ملودی با همه شاخصههایی که کلام برای موسیقی باید داشته باشد، آواهای کلام، عبارتبندیهای منطبق بر جملههای موسیقی، توجه به ظرفیتهای قابل توجهی که واجها و مصوتهای بلند دارند، نحو و ساختار دستوری که در بستر موسیقی رسایی و سلامت خودش را از دست ندهد. دوم، مخاطب. در ترانه موضوع مهم برقراری سریع ارتباط با مخاطب است. در ترانه اگر لایه پنهان معنایی یا عنصر زیباییشناسی ویژهای هست پشت مفاهیم و زبان ساده قرار میگیرد که بعد با تکرار دریافت میشود. ولی با یک بار شنیدن معانی، روابط، جذابیتهای موسیقایی و نیز تخیل کلام باید منتقل شود. پس در یک کلام یک ترانه خوب، هم چفت موسیقی مناسبش میشود و هم ارتباط سالم و موثری با مخاطب برقرار میکند. اندیشه، عاطفه، تخیل و بقیه عناصر شعری در حد متعادل و متناسب در یک ترانه خوب وجود دارند. هر موسیقی،ترانه خودش را میطلبد و این ترانه، خود را با ریتم و ملودی تطبیق میدهد.
دستگاه نوا نام یکی از هفت دستگاه موسیقی سنتی ایرانی است.
دستگاههای موسیقی ایرانی ن • ب • و
دستگاه شور
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه سه گاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه نوا
راست پنجگاه
این دستگاه در گذشته جزئی از دستگاه شور بوده است. دستگاه نوا را آوازی در حد اعتدال که آهنگی ملایم و متوسط، نه زیاد شاد و نه زیاد حزنانگیز دارد، میشناسند. نوا یک از دستگاههایی است که به ندرت توسط اساتید اجرا میشود و آوازخوانان جوان بیشتر به سمت شور و متعلقات آن (به علت سادگی و روانتر بودن) تمایل دارند. بسیاری از اساتیدی هم که این دستگاه را اجرا کردهاند، آن اثر تبدیل به یکی از ماندگارترین آثار آنان شده است. مانند چهره به چهره محمدرضا لطفی، نینوا حسین علیزاده، نوا و مرکب خوانی شجریان و دود عود پرویز مشکاتیان. هر چند که بعضی از اساتید مثل علینقی وزیری و روحالله خالقی، نوا را مشتق از شور شناختهاند، اما این دستگاه دارای تفاوت در نت شاهد و ایست و همچنین شخصیت مستقل آوازی با شور و مشتقات آن میباشد.
طبق نظر عرفانی مجید کیانی در باره ی موسیقی ایرانی ، " نوا " سرانجام نیایش زندگی و انسان است. سرانجام آهنگ روشنایی روز که به تاریکی و نیستی می رسد، فقر وفنا است، نوید شبی تازه را می دهد که سرانجام تولدی است تازه و آن تکرار مدار که همان ابتدای آن " شور" است. (مقام فنا در وادی های هفت گانه ی عشق)
ساعت : 3:46 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی